فندق کوچولوی مافندق کوچولوی ما، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
پیوندآسمانی ماپیوندآسمانی ما، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

دلنوشته هایی برای پسرم

اتفاقات قشنگ این روزها

1394/11/8 2:20
نویسنده :
438 بازدید
اشتراک گذاری

پسرباهوش من

این روزها کارهای جدیدی بلد شدی انجام میدی.مثلا خیلی از اشیا را می شناسی اسمشونو که از شما می پرسم به طرفش نگاه میکنی و یک شکلک عجیب وغریب از خودت در می یاری.تا حالا ساعت،یخچال،تلویزیون،بخاری،لامپ،را یاد گرفتید.ما می پرسیم ساعت کو؟ سوالشما به سمتش نگاه می کنیراضی

کار دیگه ایی که بلدشدید شناخت اعضای بدنه من می پرسم :امیرعلی زبونت کو؟سوال

امیر علی :زبان

من:امیرعلی دستات کو؟سوال

امیرعلی:تشویق

خلاصه اینکه کم کم داری بزرگ میشی.می دونی گلم    دلم واسه این روزهات تنگ میشه.دقیقا مثل وقتی که دلم واسه زمانی که تو شکمم بودی تنگ میشه.غمگینغمناک

تازگی ها بلد شدید قلدری هم می کنی اگه کاری یا چیزی خلاف میل شما باشه یه صدایی از خودت در می یاری.شاکی

گلم دیروز به اتفاق مامانی واسه واکسن یکسالگی به درمانگاه رفتیم.قبلش خیلی براتون توضیح دادم موقع تزریق حسابی گریه کردید.بمیرم برات که اینقدر حساسی گلم.

هرچقدر که بیشتر روزهایم را با تو سپری می کنم لذت شیرین مادر شدن را بیش از پیش حس می کنم ممنونم ازت که با اومدنت اجازه دادی من چنین تجربه ای را درک کنم. بوس

 

پسندها (4)

نظرات (4)

.•♥خواهری بلور ♥•.
8 بهمن 94 14:45
سلام دوست عزیزم خوبید؟ به نیت ،نیت هامون ختم قرآن آسمونی گذاشتیم،خیلی خوشحال می شیم تو حس خوبمون شریک بشید. .. من و بلور منتظرتون هستیم ...
کیان
11 بهمن 94 14:19
تولدت مبارک قند عسل

پاسخ
ممنون خاله جون.
اتی مامان
21 بهمن 94 13:54
ماشالله به این همه پیشرفتامیرعلی جون بانمک

پاسخ
باباجونی
29 بهمن 94 0:04
سلام به همسر و پسر گلم این همه پیشرفت و مدیون مامانی پسرم چون من که بیشتر اوقات سر کار هستم اما وقتی به منزل میام با دیدنتون تمام خستگیام فراموش میشه بوس بوس

پاسخ