امیرعلی جانم در یکسالگی
شرح حال فندق کوچولو توی اولین سال سفرش از بهشت به کلبه ما.
غذاهای مورد علاقه:
شله زرد که حسابی سفت شده باشه وآبکی نباشه.مثل باباش
زرده تخم مرغ در صورتی که عسلی باشه در غیر اینصورت اصلا نمی خورید.
کلا عاشق اینی که خودتون غذا بخورید و نکته جالب اینجاست به غذایی که ما می خوریم علاقه زیاد نشون می دید و به هر زبونی که باشه میگی از همون غذایی که خودتون می خورید به من هم بدید.
میوه های مورد علاقه:
موز،لیموشیرین،خیار،سیب.
بازی مورد علاقه:
رو کول باباجونی بنشینی دور اتاق بچرخی. با باباجونی کشتی بگیری.کلا توی این قضیه با بابا حال می کنی .
دوست موردعلاقه:
علی آقا می میری براش.
کار مورد علاقه:
پای ویترین اسباب یازی هات بشینی هر چی که به دستت می اید هوا بریزی.
به اینکه از توی کیف یا سبد لباس دست بکنی بریزی بیرون خییییلی علاقه داری.
به زیر فرش و موکت هم خیلی علاقه داری بلند می کنی ببینی زیرش چیه.
کارهایی که بلدی انجام بدی:
چهاردست وپا میری اما هنوز راه نیافتادی.
سرسری میکنی.
خوتو واسم لوس می کنی.
هرکسی راهم که من بگم میترسونی با یک صدای عجیب وغریب که از خودت در می یاری.
اگه دنبالت کنم فرار میکنی وجیغ میکشی.
دست دستی هم می کنید.
دالی کردن هم بلد شدید.میری پشت یه چیزی قایم میشی بعدش از ما می خوای تا بگیم داااالی موشه.
سه تا ونصفی هم دندون دارید.